به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب «درباره زمان» نوشته سید موسی دیباج بهزودی توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر میشود.
سید موسی دیباج نویسنده اینکتاب، دارای مدرک دکتری فلسفه از آمریکاست و هماکنون به عنوان عضو هیأت علمی در گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تدریس و پژوهش اشتغال دارد. «فی المکان»، «هرمنوتیک متن و اصالت آن، به ضمیمه هرمنوتیک قرآن»، «فلسفه و معماری» تألیف مشتک با حسین سلطانزاده، «آرا و عقاید سیداحمد فردید؛ مفردات فردیدی»، «شعور معماری ایرانی: منابع تاریخی معماری ایرانی»، «شعر و خانه ما: تحقیقی در معماری و ادب معاصر» و «پرسش فلسفی؛ ایرانی بودن چیست؟» از جمله تالیفات او هستند.
ترجمه کتابهای «درباره یقین» و «یادداشتها ۱۹۱۶ – ۱۹۱۴» از لودویک ویتگنشتاین (مشترک با مریم حیات شاهی) و «مارتین هیدگر: پیشدرآمدی به فلسفه او» نوشته جوزف کاکلمانس، نیز از دیگر موارد موجود در کارنامه اینمولف و مترجم هستند.
دیباج در کتاب «درباره زمان» به مقوله زمان و بررسی آن از دیدگاههای مختلف پرداخته است. او درباره زمان معتقد است زمان امر بسیط است؛ جنس، فصل، ماده و صورت ندارد و شناخت زمان نیز بسیط و بدیهی و بلکه بدیهیتر از بسیاری بدیهیات دیگر است. همچنین زمان نمیتواند با هیچ شیء دیگری قیاس شود. هر شیئی در مجاورت زمان اعتبار این همانی خود را از دست میدهد و تنها زمان در این همینی خود میماند.
این استاد فلسفه در مقدمه کتاب خود بر کتاب مذکور نوشته است:
«هیدگر که دلبستهترین فیلسوف به ارسطو در زمانه ماست. نخست در نقد تعریف ارسطویی زمان عبارت محکم و زیبایی دارد: "چه معماگونه است که هر حرکتی به زمان نیاز دارد و با این همه زمان کمتر نمیشود. هزار حرکت معین را در زمان بین ده و یازده و صبح به اندیشه بیاوریم. دیگر بار، ده هزار حرکت در همان زمان بیاندیشیم آیا در فرض دوم حاجت به زمان کمتر میشود یا همان میماند که بود؟ این که زمان معدود لازم حرکت باشد صرفاً ادعای ارسطو را ظاهر مینماید.»
وی در ادامه مقدمه خود نوشته است:
«اما هیدگر دوباره به تعریف ارسطو بازمیگردد و به وجهی آن را میپسندد. "حرکت ساعت به من میگوید چه زمانی است چنانکه بدین شیوه به وجهی زمان را مییابم وقتی به جای ساعت به حرکت خورشید مینگرم و میگویم ظهر است یا عصر است باز زمان معلوم و مشخص میشود. چگونه چنین زمان را قرین حرکت مییابیم با آنکه همچون شیئی متحرک آن را فرادست خود نمییابیم." مقصود هیدگر این است که در تعریف ارسطو زمان معدودِ لازم حرکت همچون شیئی فرادستی نیست. بلکه زمان معدودِ لازم حرکت است از آن حیث که پیش و پس ملاحظه شود. زمان معدودی است که در افق زمان (زودتر و دیرتر) بدان برمیخوریم. زمان چیزی است که در افق زمان با آن مواجه میشویم زمان، زمان معدود است و به آن تعلق دارد.»
اینکتاب بهزودی توسط انتشارات سروش چاپ میشود.
نظر شما